درباره وبلاگ

سلام به خونه ی من خوش اومدی@ @@@@@@@@@@@@@@@@ آفرین باد بر مرگ آفرین باد بر مرگ که با دست های سیاهش تو را خواهد کشت @@تنهایی@@
آخرین مطالب
نويسندگان
دروغ دوست داشتنی
عشق،نفرت،حسرت
دو شنبهبرچسب:, :: 2:57 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

به تو پرواز را اموختم و رهایت کردم

 

تا ستاره ی دنباله دار باشی....

 

 

کاش با تو از عشق می کفتم تا بیاموزی

 

 

کمی وفادار باشی! بادبادک کوچک من!

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 2:55 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

        چه عجیب است رسم روزگار


               تویی که بهترین بهار را برایم


                  رقم زدی امسال با رفتنت

 

بد ترین نوروز را تجربه میکنم          

 

امید وارم شیرینی لحظهایت                

 

به اندازه تلخی لحظه هایم زیاد باشد ...                   

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 2:54 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

غم راه آمدنش را خوب بلد است!

 

باید راه آمدن با او را یاد بگیرم!!

 

یا اینکه راه دیگری را در پیش بگیرم ...

 

راهی بسوی امید و تلاش ...

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 2:53 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

اگر در دنیا، خودت را مهمان حساب کنی

 

و حق تعالی را میزبان، همه غصه ها می روند.

 

چون هزار غصه به دل میزبان است

 

که دل مهمان از یکی از آنها خبر ندارد.

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 2:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

اگه قرار بود هرکسی بزرگترین غمش

 

رو برداره و ببره تحویل بده، با دیدن

 

غمهای دیگران آهسته غمش رو در

 

جیبش میگذاشت  و به خونه بر می گشت  ...

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 2:51 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

وقتی خدا از پشت ، دستهایش را روی

 

چشمانم گذاشت ، از لای انگشتانش آنقدر

 

 

محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم

 

 

منتظر است نامش را صدا کنم ...

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 2:50 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

می گویند : شاد بنویس ...

     نوشته هایت درد دارند!

         و من یاد ِ مردی می افتم ،

              که با کمانچه اش ،

                  گوشه ی خیابان شاد میزد...

                       اما با چشمهای ِ خیس ... !!

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 4:46 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

خیلی خستم خدا دلم گرفته هــــــــــــــــــــی روزگار  

عاشق دلخسته


شنبهبرچسب:, :: 3:51 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

وقتی کلبه ی کوچکی ساختیم


که پنجره هایش


به باغچه های محبت باز می شود


تو بیکران مطلق را مأوا ساختی

 


و من اینجا


دفتر خاطراتمان را مأوای اشکهایم


ای آرام جاودان!


این کوچک ناتوان را

 


در آغوش پهناورت بپذیر


به دنبال تو


تا کدامین ایستگاه مهربانی بیایم؟


کجا پی تو بگردم؟

 


به پاهای خسته ام نگاه کن!


که نرمی جای پایت را آرزو دارند


ودستان تشنه ام


آرام دستانت را



وقتی دل تنگم تنهایی را در آغوش می گیرد


و بی صدا می گرید


نوازش مهربانی هایت را حس می کنم


تو در کنار منی


آرام،صبور

 


کاش چشمانم همیشه بسته می ماند


کاش آن ها را بازنمی کردم


که ببینم جای خالی تو را


تو در دورترین افقهای سرنوشت ایستاده ای

 


با وقار،پر غرور


و من قوی ترین بالهای اشتیاق را قرض می گیرم


و شمشیر به دست


جنگ فاصله ها می آیم.

 


یادت هست که چه آسان آنرا کشتیم!


قهقهه ی پیروزیمان عرش را می شکافت


اما امروز.
..


من تنهایم

 


و دشمنانمان،رویین تن


که نمی دانند


همه ی هستی مرا به گروگان گرفته اند


آن ها تورا از من گرفته اند


چرا ساکتی ای بیکران

 

 

نمی دانم ناله هایم را می شنوی


می دانم من هم باید ساکت بمانم


که صدای سرنوشت را بشنوم


و بدانم آنچه که امروز



ذهن کوچکم قادر به پذیرفتنش نیست


فردایی را می سازد که ثمره اش


لبخندهایی است بر لبان همه


وتنها قادرمتعال است

 


که می داند خیر ما در چیست!


که می داند خیر ما در چیست!

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 6:53 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

یه حسی شب وروزآزارم میده ای خدااااااااا چراتنهام گذاشت چراااااا

 

دلشودادبه یه کسه دیگه مگه چیکارکردم منکه فقط گفتم دوست دارم

 

چرارفت

عاشق دلخسته


پنج شنبهبرچسب:, :: 3:58 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

هيچ وقت از جدايي نا اميد نشو...!


شايد حكمتش اين باشه كه قدرشو بيشتر بدوني..

.
شايد حكمتش اين باشه كه بفهمي بدون اون ديگه نمي‌توني...


شايد هم حكمتش اين باشه كه شيريني به هم رسيدن رو تا عمر داري

فراموش نكني...!!!


خدا رو چه ديدي...!؟!؟!؟

 

عاشق دلخسته


جمعهبرچسب:, :: 4:2 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

چه سخت است تشییع عشق روی شانه های فراموشی، وقتی میدانی پنج شنبه ای

 

نیست تا رهگذری بر بی کسی فاتحه بخواند

عاشق دلخسته


جمعهبرچسب:, :: 3:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

خیلی سخته بدونی اونی که دوسش داری اونی که تنهاکسی بود که بهت آرامش میداد

 

میخواد ولت کنه وخیلی سعی میکنی که نره امایه حسی توقلبت میگه بذاربره تاحداقل

 

اگه عشقه یکی دیگه تودلشه اگه اینقدری که تورودوست داشت اونودوست داره بره که

 

دلش بااون خوش باشه که بتونه دنیاشوبدون توبدون نگاه توبسازه من الآن این

 

حسودارم یه حسی که الآن که دارم مینویسم منوبه گریه انداخته میخوام بیخیال همه

 

چی بشم بیخیال عشق زندگی دنیا خودم همه حالادیگه تنهانیستم یه دفترپرازخاطره یه

 

بغض توگلوم یه عکس یادگاری که توش دوتاعاشق هم دیگروبغل کردن یه دل پرازغم

 

  که فقط عشقش به اون تسکین میبخشه حالادیگه نمیخوام عاشق باشم یه عاشق خسته

 

 

میخوام تنهاباشم یه تنهای دلشکسته

 

 


 

عاشق دلخسته


جمعهبرچسب:, :: 3:21 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

                            گفتم: دوستت دارم 


از کجا باید میدانستم           


او را به یاد دیگری می اندازم     

                        

عاشق دلخسته


پنج شنبهبرچسب:, :: 5:4 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

خیلی سخته که روز تولدت همه بهت تبریک بگن جز اونی که

 

فکر میکنی به

 

خاطرش زنده ای

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 11:10 قبل از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

تيغ روزگار شاهرگ كلامم را چنان بريده كه سكوتم بند نمی آید

 

عاشق دلخسته


شنبهبرچسب:, :: 9:32 قبل از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 

هفت شهر عشق ، شهر اول : نگاه و دلربایی ، شهر دوم : دیدار و

 

 

آشنایی ، شهر سوم : روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه ،

 

 

فکر جدایی ، شهر پنجم : بی وفایی ، شهر ششم : دوری و بی

 

 

اعتنایی

 

 

، شهر هفتم : اشک ، آه ، "تنهایی

عاشق دلخسته


جمعهبرچسب:, :: 12:5 قبل از ظهر ::  نويسنده : فاطی       


 


 

عاشق دلخسته


جمعهبرچسب:, :: 11:57 قبل از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

میگن هیچ عشقی تو دنیا ، مثله عشقه اولین نیست

 

 میگذره یه عمری اما ، از خیالت رفتنی نیست

 

 داغه عشقه هیچکی مثله ، اونکه پس میزنتت نیست

 

 چقده تنهاشی وقتی هیچکسی هم قدمت نیست

 

میگن هیچ عشقی تو دنیا ، مثله عشقه اولین نیست

 

 میگذره یه عمری اما ، از خیالت رفتنی نیست

 

 داغه عشقه هیچکی مثله ، اونکه پس میزنتت نیست

 

 چقده تنهاشی وقتی ،

 

 هیچکسی هم قدمت نیست چقده سخته بدونی

 

 اونکه میخوایش نمیمونه

 

 که دلش یه جایه دیگست و همه وجودش ماله اونه

 

 چقده برای اونکه ، جون میدی غریبه باشی

 

 بگی میخوام با تو باشم ، بگه میخوام که نباشی(نباشی) چقده سخته بدونی ،

 

 اونکه میخوایش نمیمونه

 

 که دلش یه جایه دیگست و همه وجودش ماله اونه

 

 چقده برای اونکه ، جون میدی غریبه باشی

 

 بگی میخوام با تو باشم ، بگه میخوام که نباشی

 

 

 

عاشق دلخسته


جمعهبرچسب:, :: 11:54 قبل از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

تورا به یاد آن روز ، تورا به یاد گلبرگ های خشک آن روز خشکیده ، تورا به روز اول بار دیدنت ،

 

تورا

 

به اولین نگاه عاشقانه ، تورا به یاد باران روز نیامده ات ، تورا به "تنهایی" روز رفتنت ، تورا به

 

باران

 

روز برگشتنت ، تنهایم مگذار دیگر

 


عاشق دلخسته


پنج شنبهبرچسب:, :: 4:39 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

الو سلام منزل خداست؟


این منم مزاحمی که آشناست.


هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است.


ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست.


شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است،...

 

به ما که می رسد حساب

 

بنده هایتان جداست؟


الو دوباره قطع و وصل خط شروع شد.


خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟؟ 

 

عاشق دلخسته


پنج شنبهبرچسب:, :: 4:24 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


چهار شنبهبرچسب:, :: 5:2 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

خداحافظ همین حالا ، همین حالا که من تنـــــهام خداحافظ به شرطی

که

بفهمی ، تر شده چشمام خداحافظ کمی غمگیـــن بــه یاد اون همه

تردید

بـــــه یاد آسمونی کـــــه منـــو از چشم تو می دید اگه گفتم خداحافظ نه

اینکه رفتنت سـاده است نه اینکه میشـــه باور کـــرد دوباره آخـــر جاده

است خداحافظ واســـه اینکـــه نبندی دل بـــه رویــاها بدونــی بی تـــو و

بـــا تـــــو همینه رســم این دنیـا خداحافظ ... خداحافظ ... همین حالا ! 

 

عاشق دلخسته


چهار شنبهبرچسب:, :: 4:58 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

کنار هر قطره ی اشکم هزار خاطره دفنه

این قدر خاطره داریم که گوی قد یک غربه

گلو می سوزه از عشقت عشقی که مثل زهره

ولی بی عشق تو هردم خنده با لبهای من قهره

درسته با منی اما به این بودن نیازارم

تو که حتی با چشماتم نمی گی آه دوست دارم

اگه گفتی دوست دارم فقط بازی لبهات بود

وگر نه رنگ خود خواهی نشسته توی چشمات بود

هرچی عشقه توی دنیا من می خواستم ماله ما شه

اما تو هیچ وقت نزاشتی بینمون غصه نباشه

فکر می کردم با یه بوسه با تو هم خونه می مونم

نمی دونستم نمیشه اخه بی تو نمی تونم

گله می کنم من از تو از تو که این همه بی رحمی

هزار بار مردم از عشقت تو که هیچ وقت نمیفهمی

 

گله می کنم من از تو از توکه این همه بی رحمی

هزار بار مردم از عشقت تو که هیچ وقت نمیفهمی

 چشام همزاد اشک و خون دلم همسایه ی آهههرچی عشقه توی دنیا من می خواستم ماله ما شه

زمونه گرگ و عشق تو شبیه مکر روباهه

شدم چوپان ساده لوح کنار گله احساس

چه رسمی داره این گله سرچنگال گرگ دعواست

تو این قدر خواستنی هستی که این گله نمی فهمه

اگه لبخند به لب داری دلت از سنگ و بی رحمه

ببخش خوبم اگه این عشق حیله ی تورو رو کرد

نفرین به دله ساده که به چنگال تو خو کرد

اما تو هیچ وقت نزاشتی بینمون غصه نباشه

فکر می کردم با یه بوسه با تو هم خونه می مونم

نمی دونستم نمیشه اخه بی تو نمی تونم

گله می کنم من از تو از تو که این همه بی رحمی

هزار بار مردم از عشقت تو که هیچ وقت نمیفهمی

گله می کنم من از تو از توکه این همه بی رحمی

هزار بار مردم از عشقت تو که هیچ وقت نمیفهمی

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 4:38 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

سرمو گذاشته بودم رو شونش. آروم دستشو دور کمرم حلقه کرد.بهش گفتم

يه چيزي بگم؟ گفت بگو. گفتم دوستت دارم....

گفت من بيشتر گفتم نه من بيشتر. گفت اصلا دوتامون به يه اندازه

گفتم باشه.فقط من يه کوچولو بيشتر .خنديد.به چشمام نگاه کرد

اما نمي دونست اين آخرين باريه که به چشمام زل ميزنه ولي

من خوب ميدونستم.يه گوشه نشستيم سرمو گزاشتم رو سينش

گفتم برام قصه بگو.

شروع کرد.قصه همون شاهزاده خانوم خوشکلو برام گفت

چشماشو بسته بود و قصه مي گفت صداي قلبشو ميشنيدم

خيلي دوسش داشتم هنوزم دارم ميدونم دلش برام خيلي تنگ ميشه

منم دلم خيلي براش تنگ ميشه اما بايد برم نميتونم بيشتر

از اين بمونم واسه هردومون بهتره....

ازتو جيبم يه بسته تيغ بيرون آوردم.

هنوز چشماشو بسته بود.صداي قلبش گوشمو نوازش ميداد

خيلي بهش بد کردم.دوسش دارم... يکي از تيغارو ميکشم بيرون ميزارمش روي مچ دسته چپم....

من بايد اين کارو بکنم. ميترسم اگه يه لحظه بيشتر صبر کنم پشيمون بشم.

خدايا خيلي دوستش دارم...


کاش اينو بفهمه زير لب ميگم دوست دارم...دوست دارم...

اشکام ميريزه پايين .خيلي دوست دارم... بيشتر از همه دنيا.

چشماشو باز نميکنه ديگه تصميممو گرفتم تيغو ميکشم رو دستم

درد داره اما هيچي نمي گم نمي خوام چشماشو باز کنه

گرماي لذت بخشي داره خون گرمم ميريزه رو لباسش

چشماشو باز ميکنه ميترسه به خونه من خيره شده..

اشکام هنوز ميريزه پايين ميگم بغلم کن مثه يه بچه ي آروم بغلم ميکنه

براي آخرين بار ميگم دوست دارم....هيچ کاري از دستش بر نمياد...

بريدگي عميقه لبمو ميزارم رو لباش و اين آخرين باريه که......!!!!!! 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 4:27 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

نمیدونم واسه چی دوست دارم
چطوری این همه بی قرارتم

تو که هیچوقت پیش من نمیمونی
چرا پس حس میکنم کنارتم

نمیدونم واسه چی دوست دارم
نمیدونم چرا عاشقت شدم

یه چیزی بگو بهم امید بده
نذار این حسو بگیرم از خودم

نمیدونم نمیدونم واسه چی تو رو میخوام
نمیدونم نمیدونم چرا میلرزه صدام

تو به من همیشه بی توجهی
نمیدونم نمیدونم چرا دنبالت میام

نمیدونم نمیدونم واسه چی تو رو میخوام
نمیدونم نمیدونم چرا میلرزه صدام

تو به من همیشه بی توجهی
نمیدونم نمیدونم چرا دنبالت میام 

عاشق دلخسته


دو شنبهبرچسب:, :: 4:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


چهار شنبهبرچسب:, :: 2:46 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

عاشق دلخسته


چهار شنبهبرچسب:, :: 2:42 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 12:26 قبل از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

  چرا حس می کنم هستی کنارم؟ 


چرا این رفتن و باور ندارم؟


چرا گم میکنم روز و شبامو؟


چرا حس میکنم داری هوامو؟



چرا هستی میون خواب و رویام؟

 
چرا پر میشه تو حرم نفس هام؟



دارم نفس نفس نبودنت رو کم میارم 


میخوای بری تو رو به این ترانه می سپارم


ولی نـــــــــــرو


نرو بمون


نرو که جز تو چاره ای به جز خودت ندارم


نرو بمون


نرو بمون کنارم



آخه ترانه هام همش بهونتو می گیرن 


اگه بری همه کهنه میشن بی تو می میرن


اگه بری چشامو پشت جاده جا میذارم


اگه بری خوده بارون میشم برات می بارم



دارم نفس نفس نبودنت رو کم میارم 


میخوای بری تو رو به این ترانه می سپارم


ولی نـــــــــــرو


نرو بمون


نرو که جز تو چاره ای به جز خودت ندارم


نرو خیال نکن بدون تو دووم میارم

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 3:35 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


یک شنبهبرچسب:, :: 2:41 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

عاشق دلخسته


جمعهبرچسب:, :: 6:35 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

حتما حتما این داستانوبخونین خیلی قشنگه
 
من که دیوانه وارگریه کردم
 
بخونیدنظرتونم بگید
عاشق دلخسته

ادامه مطلب ...


جمعهبرچسب:, :: 4:19 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 گوش به زنگتم چشام به در خیره /   به انتظارم تا بیای نگو به من دیره

که من دیگه طاقت ندارم / آخه به دوری تو یه نفر عادت ندارم

منو ببخش اگه به تو شک می کردم / اگه زنگ می زدی گوشی رو روت قطع می کردم

اگه خواسته هاتو نشنیده رد می کردم /  یا از عشق کس دیگه تب می کردم

همیشه حق با تو بودو اینو تازه فهمیدم / که این منم که الکی به تو فاز بد می دم و

حق می دم که ازم بدت بیاد و بخوای نپلکم دور و ورت زیاد

ولی بدون که بی تو داغون داغونم  / با تو زندگیم ایده آله آروم آرومم  

نباشی حتما باید یه قرصی چیزی باشه / تا شبها بتونم خودمو با اون بخوابونم

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره هیچ عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

اینو می دونم که خیلی گله داری ازم / داری خاطرات گریه داری ازم و

هرکاری بکنم و هر چقدر هم بهت من محبت بکنم هی بنالی ازم

می دونم نداری ازم دل خوشی / دل من تنگه برا تو دل تو چی؟

برام می تپه برام تنگ میشه؟ /  یا دوست داری دلم بیشتر از این تنبیه شه؟

اگه که نه یالا بگو پس کوشی؟ چرا یه میس کال هم ندارم از گوشیت؟

چرا اصلا به من هیچ حسی نداری؟ /  چرا سعی نمیکنی ازم حرصی در آری؟

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / بدون مثل تو نیستم و می خوامت خیلی

اگه منو نمی خوای نداره عیبی / نه من مثل تو نیستم چرا بی میلی

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

 

چته؟ چقدر فاصله میگیری؟ چرا با من یه فاز تازه نمیگیری؟

چرا وقتی می بینی پشیمونم منو نمی بخشی یکم ساده نمی گیری؟

یادته؟ همیشه چه تو دعوا و آشتی تو سخت ترین شرایط هام هوامو داشتی

منو دور نمیزدی سرم غر نمیزدی / با این که لیاقت از من بهترها رو داشتی

حالا تو نیستی بدم به کی تکیه؟ با کی درمیون بذارم یکی یکی

مشکلاتی که دارمو بی تو حل نمیشه؟ / بی تو مشکلاتم بیشتره و کم نمیشه

پس بیا بگو منو می بخشی / چرا فکر می کنی تو دلخوشیم بی نقشی؟

وقتی می دونی چقدر بی تو  روحیه ام خرابه / دیگه دلم طاقت یه لحظه دوریتم نداره

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

اگه دیگه نداری روم هیچ میلی / اگه منو نمی خوای نداره عیبی

ولی اینو بدون عزیزم / من هنوزم / دوست دارم خیلی

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 10:3 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 همه میان دردامومیخونن ومیرن امابجزتوکه ازهمه مهم تری کاش بیای برای یه لحظه خسته

شدم ازاین همه انتظار

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 9:59 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 نمیدونم این روزاچرااینجوری شدن دلم پرازغم شده

 

حتی نفس کشیدنم

عذاب آوره 

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 9:44 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

خدایا عاشقم کرد و حالا از بودنم سیره

 

داره دل میکنه میره بهم میگه پشیمونه


دلی که عاشق من بود یه جای دیگه ای گیره


خودش با من نمیمونه میگه تقدیر ما اینه


میزاره گردن قسمت گناهش رو نمیبینه


چه حالی دارم این شبها چه روزای بدی دارم

 

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 9:42 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 هنوز داغم نمیفهمم دوباره پشت پا خوردم

بهم میگفت دوسم داره، گذاشت و رفت و جا خوردم


مثل یه آدم گیجم، به یه نقطه شدم خیره


ازم دلخور نبود اما، چرا نگفت داره میره


چقدر ساکت برید از من، ندیدم که معطل شه


معمای عجیبی بود، چقدر خوبه اگه حل شه


نه اشکش رو در آوردم، نه از عشقم فراری بود


یعنی هر چی بهم میگفت، تمومش سر کاری بود

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 9:15 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

میخوام برم ازپیش توازم نمی خوای بمونم دوسم نداری بخدادوسم نداری میدونم

عاشق دلخسته


سه شنبهبرچسب:, :: 8:55 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 

عاشق دلخسته


صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد